به گزارش مشرق، در این شکی نیست که فوتبال ایران با بحران پول و کمبود نقدینگی مواجه شده و بخش باشگاهها دچار ورشکستگی است چرا که هزینه کردهایش معلوم و مشخص است و درآمدهایش وجود خارجی ندارند یا اینکه بسیار محدود و معدود هستند.
باشگاهها از این راهها می توانند درآمدزایی کنند: اول: حق پخش تلویزیونی دوم: کپی رایت و تولیدات سوم: اسپانسر چهارم: بلیط فروشی. حق پخش تلویزیونی که در دست بررسی و مجادله است، بلیط فروشی هم در دست وزارت ورزش است (حداقل سرخابی ها چنین هستند). کپی رایت هم که در ایران وجود ندارد، می ماند اسپانسریزم که تا بیخ ماجرا تا سال قبل توسط تیمهایی که توانش را داشتند از این بخش درآمدزایی شد اما کفاف نداد.
از اینجا به بعد به سمت پرسپولیس و استقلال می رویم، دو تیمی که بدون این منابع زندگی می کردند و علی رغم تلاش بیش از اندازه مدیرانشان به دلیل محدودیت در درآمدزایی و منابع با مشکل روزگار سپری کردند و نهایتا کار به جایی رسید که استقلال و پرسپولیس را با روشی خاص به اسپانسرها واگذار کردند تا دیگر مشکل مالی نداشته باشند.
اما همان مشکلاتی که برای تولید درآمد برای مدیران دولتی وجود داشت اینجا ادامه پیدا کرد تا جایی که می بینیم حتی برای روی پیراهن ها هم این دو تیم نتوانسته اند علی رغم تلاش هایشان اسپانسر بگیرند این در حالی است که فتح الله زاده و رویانیان و کاشانی و .... به سادگی برای روی پیراهن اسپانسر می گرفتند. استقلال که سال گذشته برای روی پیراهن، پشت پیراهن، روی شورت ورزشی، پشت شورت ورزشی و پشت و پایین شماره پیراهن هم اسپانسر گرفته بود و رویانیان هم شرایط بدتری از استقلال ایجاد نکرده بود.
با توجه به بسته بودن راههای درآمدزایی که در ابتدای متن شمردیم اسپانسر پرسپولیس که عطای رفتن را به لقای ماندن ترجیح داد و اسپانسر استقلال هم با توجه به اینکه هنوز نتوانسته محل درآمد خود را از فضای مجازی و و غیر مجازی مشخص کند و درآمدی داشته باشد به مشکل برخورد کرده و پرداختی هایش با تاخیر مواجه شده است.
(البته به زعم ما آنها می توانستند با ادامه قراردادهای منعقد شده از پارسال تاکنون بخشی از هزینه ها را مستهلک کنند که به طمع درآمد بیشتر آنها را هم تا این لحظه از دست داده اند) هرچه هست اسپانسرها شاید حتی کمتر از مدیران دولتی پارسال توانسته اند درآمد زایی کنند، البته آنها در همان بدو ورود پول خوبی برای شروع آوردند اما درآمدزایی در ادامه به مشکل برخورد کرده تا جایی که نه خبری از اسپانسرهای روی پیراهن هست نه درآمدهای رالی هواداران و پیامکی و نه ...
در واقع اسپانسرهایی که وزارت به استقلال و پرسپولیس آورد جا خوردهاند آنها شاید تصور نمی کردند این همه راه برای تولید پول برای باشگاههای فوتبال بسته باشد، هرچه هست اما به هرحال این پروژه در آستانه شکست است و نهایتا باید باز هم خود وزارت ورزش دست به جیب شود که در این صورت همه کارهایی که وزارت تاکنون برای این دو تیم انجام داد از آن داستانهای رسانه ای و افشاگری مطالبات گرفته تا از بهانه به دست مدیران و مربیان و بازیکنان و غیره دادن برای از دست دادن قهرمانی پارسال همه و همه اشتباه بوده است.
البته در پرسپولیس سیاسی ظاهرا می خواهد باقی هزینه ها برا با وجود کنار رفتن اسپانسر این باشگاه پرداخت کند که معلوم نیست بتواند، در استقلال هم هنوز این ماجرا با تجربه افشارزاده و صاحب پناه مسکوت مانده اما برای همیشه نمی توان این موارد را در سکوت خبری جلو برد.
به هرحال علاوه بر اینکه اختلافاتی بین اسپانسر (پول آورنده) و روسای تجربی هیات مدیره ها برای تصاحب قدرت به وجود آمده اما نبود عرصه برای درآمدزایی در فوتبال ایران هم مزید بر علت شده و هر دو تیم مطرح پایتخت با مشکلاتی مواجه شده اند که آنها را به سختی جلو می برد باید دید می توانند از این سنگلاخ مالی جان به در ببرند یا اینکه ...
باشگاهها از این راهها می توانند درآمدزایی کنند: اول: حق پخش تلویزیونی دوم: کپی رایت و تولیدات سوم: اسپانسر چهارم: بلیط فروشی. حق پخش تلویزیونی که در دست بررسی و مجادله است، بلیط فروشی هم در دست وزارت ورزش است (حداقل سرخابی ها چنین هستند). کپی رایت هم که در ایران وجود ندارد، می ماند اسپانسریزم که تا بیخ ماجرا تا سال قبل توسط تیمهایی که توانش را داشتند از این بخش درآمدزایی شد اما کفاف نداد.
از اینجا به بعد به سمت پرسپولیس و استقلال می رویم، دو تیمی که بدون این منابع زندگی می کردند و علی رغم تلاش بیش از اندازه مدیرانشان به دلیل محدودیت در درآمدزایی و منابع با مشکل روزگار سپری کردند و نهایتا کار به جایی رسید که استقلال و پرسپولیس را با روشی خاص به اسپانسرها واگذار کردند تا دیگر مشکل مالی نداشته باشند.
اما همان مشکلاتی که برای تولید درآمد برای مدیران دولتی وجود داشت اینجا ادامه پیدا کرد تا جایی که می بینیم حتی برای روی پیراهن ها هم این دو تیم نتوانسته اند علی رغم تلاش هایشان اسپانسر بگیرند این در حالی است که فتح الله زاده و رویانیان و کاشانی و .... به سادگی برای روی پیراهن اسپانسر می گرفتند. استقلال که سال گذشته برای روی پیراهن، پشت پیراهن، روی شورت ورزشی، پشت شورت ورزشی و پشت و پایین شماره پیراهن هم اسپانسر گرفته بود و رویانیان هم شرایط بدتری از استقلال ایجاد نکرده بود.
با توجه به بسته بودن راههای درآمدزایی که در ابتدای متن شمردیم اسپانسر پرسپولیس که عطای رفتن را به لقای ماندن ترجیح داد و اسپانسر استقلال هم با توجه به اینکه هنوز نتوانسته محل درآمد خود را از فضای مجازی و و غیر مجازی مشخص کند و درآمدی داشته باشد به مشکل برخورد کرده و پرداختی هایش با تاخیر مواجه شده است.
(البته به زعم ما آنها می توانستند با ادامه قراردادهای منعقد شده از پارسال تاکنون بخشی از هزینه ها را مستهلک کنند که به طمع درآمد بیشتر آنها را هم تا این لحظه از دست داده اند) هرچه هست اسپانسرها شاید حتی کمتر از مدیران دولتی پارسال توانسته اند درآمد زایی کنند، البته آنها در همان بدو ورود پول خوبی برای شروع آوردند اما درآمدزایی در ادامه به مشکل برخورد کرده تا جایی که نه خبری از اسپانسرهای روی پیراهن هست نه درآمدهای رالی هواداران و پیامکی و نه ...
در واقع اسپانسرهایی که وزارت به استقلال و پرسپولیس آورد جا خوردهاند آنها شاید تصور نمی کردند این همه راه برای تولید پول برای باشگاههای فوتبال بسته باشد، هرچه هست اما به هرحال این پروژه در آستانه شکست است و نهایتا باید باز هم خود وزارت ورزش دست به جیب شود که در این صورت همه کارهایی که وزارت تاکنون برای این دو تیم انجام داد از آن داستانهای رسانه ای و افشاگری مطالبات گرفته تا از بهانه به دست مدیران و مربیان و بازیکنان و غیره دادن برای از دست دادن قهرمانی پارسال همه و همه اشتباه بوده است.
البته در پرسپولیس سیاسی ظاهرا می خواهد باقی هزینه ها برا با وجود کنار رفتن اسپانسر این باشگاه پرداخت کند که معلوم نیست بتواند، در استقلال هم هنوز این ماجرا با تجربه افشارزاده و صاحب پناه مسکوت مانده اما برای همیشه نمی توان این موارد را در سکوت خبری جلو برد.
به هرحال علاوه بر اینکه اختلافاتی بین اسپانسر (پول آورنده) و روسای تجربی هیات مدیره ها برای تصاحب قدرت به وجود آمده اما نبود عرصه برای درآمدزایی در فوتبال ایران هم مزید بر علت شده و هر دو تیم مطرح پایتخت با مشکلاتی مواجه شده اند که آنها را به سختی جلو می برد باید دید می توانند از این سنگلاخ مالی جان به در ببرند یا اینکه ...